مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس (Multiple sclerosis) MS، شایع ترین اختلال سیستم عصبی در جوانان است و مشکلات تعادلی ناشی از آن می تواند باعث ایجاد اختلال در حفظ وضعیت ایستاده، محدودیت در راه رفتن و در نهایت افتادن بیماران مبتلا شود. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مداخله حرکتی و شناختی بر تعادل و اعتماد به تعادل بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود. روش کار: جامعه آماری پژوهش، افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (با دامنه سنی 60-20 و نمره مقیاس ناتوانی بین 4-2) مراجعه کننده به انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهر اراک بودند. از بین آنها 30 نفر به روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مساوی تجربی و شاهد اختصاص یافتند. آزمودنی ها در پیش آزمون، آزمون های «برخاستن و رفتن زماندار» (TUG) و «ایستادن روی یک پا» را انجام دادند و مقیاس اعتماد به تعادل ویژه فعالیت ها را تکمیل کردند. پس از اعمال برنامه مداخله ترکیبی حرکتی و شناختی، پس آزمون انجام شد. داده ها با آزﻣون تحلیل وواریانس مرکب تحلیل شدند. یافته ها: میانگین نمره گروه تجربی در مقایسه با گروه شاهد در آزمون های برخاستن و رفتن زماندار (0/002 P ≤) و ایستادن روی یک پا (0/001 P ≤) به طور معنی داری بهبود یافت. در پس آزمون، بین میانگین نمره مقیاس اعتماد به تعادل ویژه فعالیت های دو گروه تجربی و شاهد تفاوتی معنی داری مشاهده نشد (0/153P > ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، استفاده از برنامه مداخله ترکیبی حرکتی و شناختی بر بهبود چابکی و تعادل پویا و ایستای بیماران مولتیپل اسکلروزیس، پیشنهاد می شود. به نظر می رسد برای افزایش اعتماد به تعادل بیماران به دلیل ذهنی بودن به مدت زمان بیشتری برای تمرین نیاز است.